می توانم بگویم مرد غریبه در اتوبوس با سبزه طوری رفتار می کرد که انگار مدت هاست همدیگر را می شناسند. او با چاپلوسی دراز کشید در حالی که دختر داشت دیکش را می مکید و آنها بدون هیچ خجالتی یکدیگر را لعنت کردند. دختر نه تنها سوار اتوبوس شد، بلکه برجستگی های قوی سوراخ خود را از چوب آن مرد نیز احساس کرد.
این یک راه حل جالب دوربین است، با درج های دوربین که بچه ها خودشان را نگه می دارند. شما طوری نگاه می کنید که گویی از طریق چشمان آنها به آنچه در حال رخ دادن است نگاه می کنید و بسیار واقع بینانه دیک خود را در یکی از سوراخ های سبزه شلخته تصور می کنید، اگرچه تصویر کلی از بین نمی رود و اینجا چیزهای زیادی برای دیدن وجود دارد: دختری زیبا که گرفتار شده و ماهر است. و بچه ها خوش شانس هستند و ما مخاطبان.
اون جوجه حتما توی خواب دیک یه پسر رو گرفته. او خوشحال است که احمق خود را برای آمیزش مقعدی قرار می دهد. پس از خالی کردن توپ های خود - دختر عاشق احساس خوشحالی کرد.